‌خسته کارهایت نباشی جان دلم خدا رو شکر که برنامه ات موفق شده الهی شکر با 

تمام قلبم برایت خوشحال نتیجه اینهمه تلاش آت با دوستای عزیزت یک کار خوب داره 

میشه دست همگی درد نکند الهی از چشم بد و تنگ نظر و زیرآب زن و تخریب کن و 

......دور بمانید هر شب واست اسپند دود می کنم که چشم نشی نی دونم که خیلی ها 

چشم دیدن خودت و برنامه ات رو ندارند تو به کارت ادامه بده پر قدرت بذار اونی که حسود 

هست خودش خسته میشه از اینهمه انرژی منفی و بد الهی هیچکس حسود و تنگ نظر نباشد 

الهی چون بدترین دردی که می تونه آدم رو گرفتار کنه و هر روز مثل خوره تو وجود انسان 

می پیچد الهی همه واسه هم خیر و خوبی و موفقیت بخواهند دعای هر روز افطارم هست 

والبته عشق من و تو اول همه دعایم هست بعد سلامتی پدر و مادرهامون و بعد طلاق جوون ها 

ریشه کن بشه بعد هم سلامتی همه آدم‌ها و بعد ریشه هر کسی که دارد به این مردم خیانت 

میکند نابود شود الهی مثل مادربزرگها دعا می کنم خخخخ امروز جز یازدهم قرآن رو می خوندم 

داشتم با خدا حرف می زدم و می گفتم خدایا خودت مگه نگفتی که هر کی قرآن رو یک دور کامل 

بخوند هر حاجتی داشته باشد برآورده می‌شود من دارم ده ساله هر سال ماه رمضون یک دور قرآن 

رو می خونم به نیت رسیدن به احسان جونم ولی چرا خدا منو بهش نمیرسونی اخ دیگه دلم بدجور 

بی قرارت هست دیگه تحملم سر اومده تو منگنه  بدی قرار گرفتم امروز رفته بودم خونه خواهرم بحث 

تو شد خواهرم گفت امسال جایش  خالی هست برای برنامه ماه عسلت خواهرم پایه ثابت برنامه هایت 

هست حرف عشق به تو میشه میگه بحث رو عوض کن میگه فراموشت کنم ولی من بهش گفتم من محاله 

احسان رو فراموش کنم و بدستش می آورم گفت تو چنین دختری نیستی که بتونی و بلد باشی و خودت 

داری داغون میشی ببین حالت رو چند سال میخوای صبر کنی همه اش میگه اگر ازدواج کنه تو چه حالی 

داری همه اش حرف‌هایی که انرژی منفی می رسد خواهرم بقیه کارها همه اش انرژی مثبت می‌دهد 

ولی نمی دونم چرا حرف عشق تو می‌شود نمی خواهند بشنونند چون نمی تونم بگم که حس ام راست 

هست و حسی که تو به من داری هم واقعی هست ولی به خانواده ام نمی تونم ثابت کنم که هستی واقعی 

و من تو رو احساس می کنم با تمام وجودم خیلی دلم می گیرد فقط خدا می داند من خانواده فوق العاده ای 

دارم تو همه زمینه ها درکم می کنند و برایم سنگ تموم گذاشتند ولی تو مسئله به این مهمی درکم نمی کنند 

اونها میگن در شان خانواده ما نیست که تو بری از پسری که دوستش داری خواستگاری کنی و بگی

بیا با من ازدواج کن چون من عاشقتم ولی نمی دونند که من توی نامه هایی که برایت فرستادم از تو

خواستگاری کردم و چون قبلا بهشون گفتم ولی گفتن تو چنین دختری نیستی مه این کار رو انجام بدهی

اونهاچیزی رو قبول دارند که واقعی هست میگن تو بهترین خواستگارها با بهترین موقعیت های شغلی 

و امکانات رفاهی دارند و دوست و آشنا و فامیل و غریبه اومدن خواستگاری ات ولی تو اصلا به اینها 

فکر نمی کنی و به کسی فکر می کنی که وجود نداره و سالها با خیال اون نشستی ولی من حرف 

نمی زنم و فقط جز سکوت حرفی برای گفتن ندارم ولی من کار خودم رو می کنم و بقیه که میان 

خواستگاری واسم مهم نیستند چون من سالها تصمیم خودم رو گرفتم و به پای عشق ات می نشینم 

می دونم خیلی سرت شلوغ هست ولی ازت خواهش می کنم بعد ضبط برنامه ات بیا مشهد با هم صحبت کنیم

می دونم بهتر از من برایت هست و اطرافت پر  هست از دخترهای رنگ و وارنگ که عاشقی رو بهتر از من

بلد هستند همه اینها رو می دونم فقط بیا با هم صحبت کنیم و در مورد زندگی آیندمون صحبت کنیم

و به تفاهم برسیم اصلا تو شاید من رو دیدی حالت ازم بهم بخوره شاید هم خوشت بیاد من نمی خواهم

تو اذیت بشی واسه عشق ام من سال اولی که برای اولین بار رفتم مکه دور خونه خدا به خدا قول دادم

که اگر تو مال من بشی قول می دهم با تمام وجودم خوشبخت ات کمن و هیچ وقت نذارم احساس تنهایی

کنی بعدش اومدم به برنامه ات پیام دادم که من نوزده روزه اومدم از مکه میشه شماره آقای علیخانی رو

بدهید و تو هم تو برنامه آن گفتی نه نمیشه دردسر میشه وای چقدر جای ماه عسل خالی هست

ای جانم هر روز ساعت ۷ ساعت دلبری کردن تو بود بچه دوازده ساله ات رو به بلوغ رسوندی

خدا رو شکر الان این برنامه ات رو داری به بلوغ میرسونی آفرین به تو راستی بگذریم از حرفهای 

شاید کسل کننده باشد برای تو ولی حرف دلم بود امیدوارم از دستم ناراحت نشی اگر حرفی میزنم 

تو به بزرگی عشقم به تو ببخش بعضی موقع ها بدجور دلتنگتم فقط حرف زدن با تو آرومم می کند ‌

چقدر استوری امروزت اموزنده بود راستی امشب چقدر فینال هیجان انگیز بود مخصوصا گر‌ه 

شمشیر بازی خیلی جذاب و خطرناک بود وای چکارها می کنند و من از خوانندگی پسرکوچلو 

خوشم اومد و شعر دومش که چقدر به دلم بیشتر نشست ای جان خدا حفظ اش کند چقدر حنجره 

خوبی دارد چقدر من موسیقی سنتی دوست دارم حالی خوبی داشتم وقتی تو حس میری جذاب 

میشی امشب تیپ ات قشنگ نبود چشم ات کردم شلوار و کفش و تی شرتت به هم نمی آمدند 

شلوارت کرم یا قهوه ای باید می بود و تی شرتت کرم وشلوار مشکی ات با کفش کرم ات تو ذوق 

میزد ولی جان دلم هر چه بپوشی بهت میاد راستی چرا این طوری راه میروی بخاطر شکم بزرگ ات 

هست یا شلوار تنگ ات هست وای خیلی ضایع واسه چی تو برنامه ات راه میروی خخخخخ 

ای جانم فدای راه رفتنت بشم راستی دکور برنامه ات خیلی قشنگ شده بود و عکس شرکت کننده ها 

ایده جالبی بود و اینکه ضربدر سفید جالب شد و اینکه زنگ داورها هم صداش خوبه از زنگ قبلی بدم 

می آمد خخخخ راستی جایت خالی عصری برای افطار شله زرد و حلوا و سوپ و کتلت درست کردم 

جایت خیلی خالی بود ما عادت ندارم افطاری ساده بخوریم و بعد شام بخوریم مثل پلنگ هم به جون 

سفره می افتیم خخخخ انگاری یک روزه گرفتیم چه شاهکار کاشتیم البته شاهکار هم هست چون هر 

طرف رو نگاه می کنی هیچکی روزه نداره واقعا مردم عجیبی شدیم خخخ راستی سحری هم خورشت 

کنگر درست کردم جایت خیلی خالیست ای کاش همیشه کنارم باشی و من واست غذاهای خوشمزه ای 

که دوست داری بپزم که آنقدر نروی بیرون غذا بخوری ای جانم مواظب خودت باش 

دوستت دارم